پاسخ به شبهات دروغ های تاریخی، حمله عرب
پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران
پیش گفتار و مشروح در، کلیک کنید: پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران
تاریخ یک علم، مانند تمام علوم و از زیر مجموع ها و گرایشات علم جغرافی ـ تاریخ می باشد، این علم یکی از اساسی ترین پایه های دانش بشری است. بنا بر این می بایست هم چون تمام علوم به تاریخ و تاریخ اجتماعی نگاه و بررسی کرد، در صورت عدم شناخت تاریخ به عنوان علم پایه، این علم تبدیل به داستان و افسانه و ادبیات می شود. هر زمان که به ادبیات تبدیل شود، موضوعات احساسی را شامل شده و نقطه نفوذ دشمنان را پیش می آورد. مطالعه و تحقیق در تاریخ نباید شامل سانسور و قیچی شود، باید فرهنگستان تاریخ برابر سازمان های نوین قرن 21 توسط اشخاص فرهیخته این علم تشکیل شود، و بخش های مختلف تاریخ توسط آنها نگارش و تأیید موقت شود.
کلیک کنید: دروغ حمله اعراب به ایران
پرسش: چرا در دروغ حمله اعراب نامی از عمر و عثمان و دیگران سران عرب برده نشده است، اگر دروغ است پس اینها چه هستند؟
پاسخ: در تاریخ دروغ های بسیاری نهفته است، که بررسی همه آنها مجال و تحقیق می خواهد. چون این موضوع مسئله ای اسلامی و دارای حساسیت ویژه است، ظرافت خاصی لازم دارد. اگر تخصص کار بردی شما یکی از گرایشات علم جغرافی ـ تاریخ است، خود مستقلاً و بنا به دلایل محکم واقعی تحقیق نمایید و برای پویایی در اینترنت منتشر نمایید، و اگر جهت اطلاع عمومی و یا بازگشت معنوی می خواهید از این تاریخ بدانید، باید حوصله نمایید. چند هزار سال تاریخ را در مدت چند صد سال دروغ به خورد ملتها داده اند، بر طرف نمودن و زدودن دروغ ها و رفتن به روشنایی و واقعیت زمان لازم دارد. مشروح را در وبلاگ جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران می نویسم.
پرسش: شما "جنگ قادسیه" را منکر شدید، و دلیل تان این است که آمار و ارقامی که در مستندات تاریخی ارائه گردیده هیچ تناسبی باهم ندارد. صد و بیست هزار نفر جنگجوی ایرانی در مقابل چند هزار مبارز عرب با شمشیر های زنگ زده که در نهایت پیروزی با اعراب بود!!! اما اگر به جای انکار قادسیه اعداد و ارقام فله ای را تصحیح می کردید خیلی بهتر بود.
پاسخ: اعداد اغراق آمیز دروغی در تمام کتاب های تاریخ فوق العاده متفاوت هستند، قبلاً بسیاری آمده اند آنها را تعلیل کنند، بنا بر این کار بی فایده ای است، اصل مطلب دروغی هدف مهم می باشد. این گفته ها، داستان های رجز خوانی قبیله ای است، که البته قبایل دائم به یک دیگر می گفتند که شمشیر بین ما حاکم است، اما آیا آنها غیر از قبایل بدوی چیز دیگری بودند، خود شما نوشته اید قبایل بیابان گرد، قبایل بیابانگرد فقط بیابانگرد هستند هیچ استراتژی و تاکتیک ندارند، و هیچ ترفندی نمی دانند و در سادگی مطلق بسر می برند، و به راحتی و برای ساده ترین موضوع با یکدیگر درگیر می شوند، و زندگی را کاملاً دایره ای می دانند. آیا تعریفی از بیابان گرد دارید؟
پرسش: اگر جنگ قادسیه دروغ است پس تیسفون چگونه فتح شد، و چرا و چگونه سلسله ساسانی منقرض شد. اگر جنگ قادسیه دروغ است پس چگونه ایرانی های زرتشتی مسلمان شدند. شاید نظر شما این است که اسلام را در طبقی از زرین گذاشتند و با ناز و نوازش به ایرانیان تقدیم کردند.
پاسخ: بعضی از بخش های تاریخ و تاریخ اجتماعی به ادیان مربوط می باشد، در این باره کار ها و تحقیقات زیادی مانده، می بایست با احتیاط مطالعات متفاوت و ضمن ظرافت خاص پیگیری شود. در انقراض حکومت ساسانیان در صفحه پادشاهی ساسانیان بررسی می شود، فقط خاطر نشان کنم تاریخ را بدون تاریخ اجتماعی نخوانید و در ضمن جغرافیا به تمام معنی آنرا در نظر داشته باشد. تغییرات دینی و فرهنگی مردم شرایط زمانی مربوط را می طلبد، و به این معنا نیست که کسی بیاید و با قدرت مردم را از دین شان باز گرداند، به بخش دین ها و آیین های تاریخ ایران مراجعه نمایید.
پرسش: اگر جنگ قادسیه دروغ است پس داستان کتاب سوزی معروف صعد بن وقاص و کتابخانه اسکندریه هم که به فرمان عمر بود دروغ است.
پاسخ: برای تمام این کتاب سوزی ها و داستانها در تاریخ زیاد از روی یک منبع دروغ گفته شده است، هیچ سند واقعی تاریخی در دست نمی باشد، در این باره در چند جای وبلاگ ها توضیح داده ام. افرادی هستند که به این دروغ پا فشاری می کنند، آنها ندانسته می گویند که ایرانی ها از هر کتاب یک یا چند نسخه انگشت شمار داشتند، این عده قلیل ندانسته می گویند که ایرانی ها بقدری ضعیف بودند، که از دشمنی با تمدن و فرهنگ پایین تر به چنین روزی افتادند. این موضوع در فرمول های تاریخ اجتماعی غیر ممکن است، که تمدن پایین دست قبیله ای بدوی به سازمان قبیله ای و یا دوره نمونه سازی شده شاه خدایی ساسانیان پیروز شود.
پرسش: فکرنکنم شما دیگر این منطق بیابان گردان عرب را انکار بکنید، که بر هر سرزمینی راه می یافتند یک منطق بیشتر نداشتند: یا مسلمان شوید یا جزیه دهید، و یا اینکه بین ما و شما شمشیر حکم خواهد کرد. شما اگر تاریخ خوارزم را بخوانید می بینید ابوریحان بیرونی چقدراز حاکمان عربی محلی گله و شکایت می کند، که تاریخ نیاکان ما را از بین میبرند.
پاسخ: فکر کردن و نکردن، بدون تحقیق و تحلیل توهم است. اعراب بیابانگرد در دوران قبایل بدوی بسر می بردند، و آن نوع تمدن، فرهنگ خاص خودش را داشت. در این باره چندین بار در وبلاگ توضیح داده ام، می توانید به ساختار های تاریخی اجتماع و کار گزاران و چهره های استعمار مراجعه نمایید.
هم اینک شما بله خود شما در این قرن و دوره انفجار اطلاعات و تکنولوژی نمی دانید ، واقعاً نمی دانید در گوشه های قاره کهن، خاک طبیعی و تاریخی وطن اصلی ما چه می گذرد، در یمن چه خبر است، در ازبکستان چه می گذرد، در چچن و اینگوش چطور، و غیره و غیره. حتی از اتفاقات در داخل خاک کشور ایران که مقیم آن هم هستید به درستی چیزی نمی دانید، حال چه رسد به ابوریحان بیرونی پر ارزش و فردوسی عزیز، که صدها و هزاران کیلومتر دور تر و صدها سال فاصله زمانی با وقایع داشتند، و در دورانی بسر می بردند که تمدن قاره کهن در شکل سازمان قبیله ای بود. آنها بعضی اطلاعات شان را از حکیم باشی های معروف روم و یونان می گرفتند، دوره گردانی که از آینه و تیله و سحر و جادو آورده و می فروختند، و در تقلب و جعل استاد بودند. در کتاب های آن عزیزان بیشمار ایرانی و نیز در کتاب های تاریخ طبابت و تجارت روم و یونان به این موضوع اشاره شده است، به تاریخ ری مراجعه شود، در ضمن در شاهنامه از اینها به نام کاتوزیان گفته شده است. این حکیم باشی های رومی و یونانی از دروغ های تاریخی می گفتند، البته از روی دشمنی ابراز نمی کردند، بلکه از آنچه که می دانستند و شنیده بودند می گفتند. دروغ هایی که در فلسطین و اسرائیل ساخته شده، و در روم پرداخته و شاخ و برگ زده و انتشار داده بودند، حکومت روم دشمنی تاریخی هزار ساله با ایرانی و مردم قاره کهن داشت. بنا بر این در تولید و ایجاد اختلاف قومی و ملی در قاره کهن دروغ ها و اراجیف را بزرگ و مهم می کرد، و هر رجز خوانی میدانی را واقعی جلوه می داد، در دروغ اسکندر مقدونی و دروغ چنگیز مغول نوشته ام و از تکرار خود داری می کنم. گاهی هم عزیزان دانشمند قدیم قاره کهن نوشته های تاریخی خودشان را از کتاب هایی می گرفتند که خود و منابع آنها مشکوک بوده، در دروغ نامه هایی به نام کتاب تاریخ نوشته ام.
از پایان حکومت های شاه خدایی و در دوره سازمان قبیله ای، آزادی و تنوع و اندیشه متبلور شد، و با ورود و ساخت کاغذ به فراوانی از قرن 8 میلادی، ایران بدلیل مرکزیت قاره کهن و وجود دو جاده معروف فرهنگی، یعنی جاده ابریشم و جاده ادویه بهترین جایگاه و جولان گاه ایده و فلسفه و علم و منطق شد، که تا پیدایش بورژوازی استعمار ادامه داشت. در این زمان اروپا در دوره سیاه فئودالی و با خواسته های فئودالی بسر می برد. چون سازمان قبیله ای نیازی به طبقه بندی و کلاسه اسناد و علم نداشت، بنا بر این شکلی از آکادمی در ایران پدید نیامد، و هر دانش با دانشمندی شروع و با شاگردانش خاتمه می یافت. ولی اروپا که تمدنی جلوتر بود، به مجرد وارد شدن به بورژوازی سرمایه داری، طبقه بندی، باز سازی، انبار و جمع بندی، خرید و فروش علم باعث شد، بسیاری از همان علوم قاره کهن در آکادمی های اروپایی به نام آنها رقم بخورد. به ساختار های تاریخی اجتماع مراجعه شود.
پرسش: نخست از هر چیز یک شاخه از نوشتار شما که بسیار بسیار جای اندیشه دارد همان است که یورش تازیان را به ایرانزمین دروغ خوانده اید. و در آخر نوشتارتان گفته اید که خودتان هم نمیدانید که چگونه فرهنگ اعراب بر ایران غالب شد و گفته اید این یک راز است که باید کشف کرد. در صورتی که نوشتار فردوسی بزرگ را هم نادیده گرفته اید، هنگامی که یورش اعراب را در شاهنامه آورده است.
پاسخ: راز یعنی علم کشف نشده، مشغول تحقیقات هستم بزودی نتیجه را منتشر می کنم.
پرسش: میشود به من بگویید که 227 سال مبارزه فرهنگی و مبارزه مسلحانه ایران هنگام ورود اعراب بدین سرزمین برای چه بوده است؟
پاسخ: همین اینک ما در جهان شاهد حداقل روزی یک مبارزه مهم و بزرگ هستیم، برای بیش از دو قرن کمتر از یکصد داستان مبارزه موجود است، دربار آنها با دیدی واضح، واقعی، اصولی بنگرید، این وظیفه همه جوانان ایران است که بتوانند در عمق کاوش کنند و تنها سطحی نباشند.
پرسش: شما چه اصرار دارید بگویید حمله اعراب دروغه؟
پاسخ: در وبلاگ جنبش تاریخ را تحلیل و بررسی می کنم، سپس با داده های واقعی در تاریخ و تاریخ اجتماعی، دروغ ها را شناسایی، و با تحقیقاتجدید که در کارگاه فکر سازی توضیح داده ام، به نگارش تاریخ نوین می پردازم.
پرسش: چرا پس از ورود اسلام به ایران (البته اگر به زور نباشد) به یکباره اسامی عربی در ایران به شدت رایج شد؟
پاسخ: رایج شدن اسامی عربی و آرامی و نبطی و غیره در ایران طی مدت هزار سال از نیمه حکومت اشکانیان تا ابتدای سلجوقی زمان برد، یعنی دقیقا در تمام مدت هزاره اول میلادی. عجله نکنید و تحمل داشته باشید به زودی مقاله تاریخ نام در ایران را می نویسم.
پرسش: چرا به یکباره زبان ایرانیان که زبان پهلوی بود به زبان فارسی کنونی تغییر یافت؟
پاسخ: این هم طی هزار سال فوق اتفاق افتاد، به تاریخ زبان در ایران مراجعه و پیگیری نمایید.
پرسش: مگر ایرانیانی که در آن زمان زندگی میکردند دیوانه بودند، که یکدفعه فرهنگ و هویت غنی خود را کنار بگذارند و فرهنگ! عربهای قبایل بیابانگرد .... (جمله ای غیر قابل نوشتن) را قبول کنند؟!
پاسخ: ایرانی ها فرهنگ خود را کنار نگذاشتند بلکه آنرا به تمام مردم قاره کهن دادند، زیرا این سرزمین در میان قاره و مرکز ارتباطات و تمدن آن قرار داشت و توانسته بود طی تاریخ از این راه به برتری تمدنی دست یابد، زمانی که مردم ایران در تمدن سازمان قبیله ای زندگی می کردند بقیه قاره در تمدن قبایل اولیه بودند. برای درک این موضوع لازم است وبلاگ را کامل مطالعه و پیگیری نمایید. به هیچ عنوان تمدن و فرهنگ غنی از تمدن پائین دست تاریخ اجتماعی شکست نمی خورد، به ساختارهای تاریخی اجتماع مراجعه نمایید.
پرسش:مگه دو بیتی معروف فردوسی رو درباره اعراب نخوندین؟
پاسخ: همیشه در تاریخ جنگ و ستیز میان دو تمدن وجود داشته، قبایل اولیه با سازمان قبیله ای می جنگید، نو فئودالی با سازمان قبیله ای، تشکیلات فئودالی با نو بورژوازی و غیره. بیشتر این جنگها به تمام یک سرزمین و مردم مربوط نمی شد که دلایل در تاریخ اجتماعی دارد، ایران نیز در مسیر رشد و تکامل تمدنی قرار داشت بنابر این اختلافات وجود داشت و دائم زد و خورد اتفاق می افتاد. همانگونه که بارها نوشته ام کتاب هایی دینی و داستانی صرفاً منابع تاریخی حساب نمی شوند بلکه نیاز به تحلیل دارند، با مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید کلید و رمز بررسی های تاریخی را بدست آورید. در ضمن به تعریف شاهنامه مراجعه نمایید.
پرسش: مدتی پیش در چند سایت خوندم که در نزدیکی شهر سلیمانیه عراق پوست پاره ای از جنس آهو مربوط به سیزده قرن پیش پیدا شده، در آن از حمله اعراب به شهر زور اشعاری سروده و برخی از بیتهای آن چنین است، نیایشگاه ها ویران شد، اتش ها خاموش شد، عرب های ستمکار خراب کردند، روستاها را تا شهر زور زنان و دختران را به اسارت گرفتند. نکنه این هم دروغه؟ اصلا تحقیق کنید که این حقیقت داره یا نه؟
پاسخ: امروزه ساختن و پرداختن این چیزهای تاریخی نما برای پول خیلی رونق گرفته است، به هیچ عنوان قابل قبول نمی باشد و از طرف منابع علمی چنین پوستی تأیید نشده است.
پرسش: در مورد موضوع حمله اعراب به ایران دومین دروغ بزرگ تاریخ، بر اساس چه مداركي به صراحت بيان كرده ايد، در آن زمان هر قبیله ای در جغرافیا و شرایط طبیعی خودش خودکفا بود، و برای کسی فقر و غنی بشکل فکر امروز معنی نداشت، و ثروت معنی دوران بورژوازی و موج دومیرا نمی داد.
پاسخ: با نگاهی به قبایل امروزی و قبایلی از قرون جدید که درباره آنها تألیفات علمی باقی است، به راحتی هر جامعه شناس تاریخی متوجه می شود. برای مثال به یکی از قبایل آفریقا و آمازون و اقیانوس آرام بروید، متوجه می شوید که آنها به اندازه نیاز شان خود کفا هستند، و چیزی از معنی ثروت در جوامع مدرن نمی دانند. در این باره فیلم های مستند زیادی موجود است، البته این پرسش نمی تواند از جانب شکاکان باشد، بلکه از عدم آگاهی تاریخی زمین ما و تخریب و انقراض ناشی می شود.
ما درباره زمانی می گوییم که جمعیت نسبی ایران کنونی کمتر از 2 در کیلو متر مربع بود، جاده ها، کشاورزی، ارتباطات و غیر در اندازه آن زمان و بسیار محدود بود. بنا به کل اطلاعات تاریخی و تاریخ اجتماعی و باستان شناسی که اکنون ما می توانیم از آنها بهره بریم می گوید، در آن زمان هر روستا و شهر در اطراف خودش تا حدود دو سه منزل خود کفا بوده است. اگر هر قبیله ای به جای سرزمین بومی تاریخی خودش جای دیگری می رفت، می بایست زندگی در محیط جدید را یاد بگیرد، تا زنده بماند. شاید درک این موضوعات برای عده ای مشکل باشد، درصورت تمایل با مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید نتیجه خوبی خواهند گرفت.
پرسش: آیا دلیلی برای اثبات این مطلب دارید؟ هرگز هیچ سپاه فاتح در اولین نبردها با دشمن چنین نمی کند، که باعث شود حریف سخت کوش شود تا اسیر نگردد.
پاسخ: در تمام کتاب های تاریخ جنگها نوشته شده است، که با اسرا خوش رفتاری می کردند، تا نتیجه بهتری از ادامه نبرد هایشان بگیرند. البته توجه داشته باشید، در تمام جنگها دو گونه نیروی نظامی وجود دارد، حرفه ای ها و ذخیره ها، که هر کدام از آنها تحت تأثیر دو مکتب بودند، دین خودشان و پول پرستی، به تاریخ لشکر و جنگ مراجعه نمایید و پیگیری نمایید.
پرسش: شمامخالف اين نظر هستيد، كه اعراب بیابان گرد از بیابان ها خسته شده بودند، از آب و هوای ایران خوششان آمد، و برای همین به ایران آمدند، و کشتند و غارتکردند و ماندند. آيا تا بحال به عربستان يا امارات رفته ايد، آيا ترجيحميدهيد بجاي ايران در آن كشورها زندگي كنيد؟ البته در 1500 سال پيش.
پاسخ: در این باره در وبلاگ توضیح داده ام، دید افراد در هر ساختار تاریخی اجتماع متفاوت بوده است، و نمی توان خرد یک فرد را که در قبیله بدوی زندگی می کرد، با یک فرد که در دو مرحله جلوتر تاریخ اجتماعی در سازمان قبیله ای بسر می برد، یکی دانست. آیا شما می توانید فردی از قبیله ای در گینه نو را که حتی در نزد قبیله خودش دانا به حساب می آید، با فردی از قبایل امروزی سودان یا سومالی یکی بدانید، یا هر مثال دیگری. برای درک این موضوع مطالعات تاریخ اجتماعی خود را گسترش دهید، و به مسافرت های تحقیقاتی بروید. دوبی امروزه در بورژوازی پیشرفته بسر می برد، و ایران هم همین گونه است، و ما مردمان امروزی دارای دیدگاه های بورژوازی هستیم، واقعاً که درک آن ساده است.
پرسش: اگر حمله اعراب نبود چگونه ایرانیان به هند پناه آوردند؟
پاسخ: ایرانیان از گذشته های دور به هندوستان رفت و آمد داشتند، این موضوع ربطی به اعراب ندارد.
پرسش: چگونه ایرانیان یکنواخت دین زرتشت را کنار نهاده و به اسلام روی آوردند؟
پاسخ: ایران وسیع بود، و جملگی در ساختار اجتماعی سازمان قبیله ای بازمانده از مجلس مهستان بودند، و دین های مختلفی در ایران وجود داشت، به تاریخ ادیان و آئین های ایرانی و همچنین تاریخ ورود نام های عربی به ایران بروید.
پرسش: می گویید، حملهاعراب به ایران دروغ است، آیا بعدش هم که مردم میخواستند آنها رابیرون کنند دروغ است. آیا بابک خرمدین دروغ است، بروید سری به قلعه بابک بزنید، مطمعناًتوسط انگلیسیها در قرن 19 ساخته نشده است.
پاسخ: حکومت هایی که در دروغ های تاریخ به نام خلفای عرب نوشته اند، در واقع حکومت های ایرانی با ترکیبی از فارس و ترک و کرد و عرب بوده اند. این تکامل ادامه حرکت تاریخ اجتماعی ایران و گذر از شاهنشاهی ساسانیان به حکومت های دارای انرژی سازمان قبیله ای دینی می باشد، که بر گرفته از تمام ملت های ایران بوده است، به موضوعات مربوطه در وبلاگ مراجعه شود. مشغول بررسی سکه شناسی و آثار تاریخی بجای مانده هستم تا دقیق تر آنها را شناسایی و ترتیب بندی نمایم، به دروغ نبرد قادسیه و تاریخ ورود نام های عربی به ایران مراجعه شود. یک نمونه بگویم در تاریخ بسیار نوشته اند که خلفا توسط غلامان ترک و غیره عزل و نصب می شدند، ولی یکی از این همه تاریخ دان الکی نپرسیده، اینها چگونه خلفایی بودند که توسط غلامان برکنار می شدند، نپرسیده و تحقیق نکرده که پس اصلاً خود خلفا ترک یا کرد بودند.
در تاریخ هر کشوری جنگ داخلی و قهرمان از هر طرف وجود داشته است، حتی در تاریخ معاصر ایران همین گونه است، عده ای می خواهند حکومتی را بر دارند، و عده ای می خواهند حکومت کنند، اما باید توجه داشت جهش های تاریخ اجتماعی و عبور از ساختار تاریخی اجتماع است، که کل ماجرا را تغییر می دهد. در زمان بابک خرم دین و افشین تاریخ اجتماعی ایران برای هر دو طرف یکی بود، ایران تازه وارد سازمان قبایل دینی شده بود. هزار سال پیش از آن در زمان سورنا و جنگ او با اسکندر اشکانی، بدلیل گذر تاریخ اجتماعی از شاه خدایی به سازمان قبیله ای، باعث شد مرحله جدید یا اسکندر اشکانی پیروز شود. در جنگ داخلی سورنا از شاه خدایی دفاع می کرد، و اسکندر اشکانی نمایند مرحله جدید تاریخ اجتماعی یعنی سازمان قبیله ای بود. بابک و افشین هر دو نمایندگان سازمان قبیله ای دینی بودند، که شکل تکامل یافته در طول هزار سال از مجلس مهستان بوده است، و هیچ کدام برتری در ساختار تاریخی اجتماع نداشتند، کسی هم منکر قهرمانی آنها نمی باشد، مانند قهرمانان نیم قرن گذشته ایران. در ضمن قلعه بابک سابقه تاریخ بالاتر از زمان خرم دینان دارد، بابک و خرم دینان بخشی از تکامل تاریخ اجتماعی ایران می باشند، که بزودی در باره آنها می نویسم.
یک پرسش دارم که در واقع کلید درک تاریخ است، آیا بابک همانگونه که نوشتم وابسته و دارای انرژی سازمان قبیله ای دینی بود، یا وابسته به شکل اجتماعی نوع درجه دوم شاه خدایی شاهنشاهی ساسانیان بود؟
پرسش: اگر اعراب به ایران حمله نکردند، نان بربری چگونه به تمام ایران راه یافت؟
پاسخ: می گویند اصل نان بربری از اقوامی بوده، که به آنها بربر می گفتند، و در شمال آفریقا ساکن بودند. نان بربری هم مانند بسیاری چیز های فرهنگی و کالایی دیگر، در طول تاریخ از جایی به جای دیگر رفته، و امر طبیعی تاریخ تمدن بشر است. امروز این نمونه زیاد است، آیا اسپاگتی و پیتزا دلیل اشغال تمام دنیا توسط ایتالیاست؟
پرسش: چگونه اسلام به سراسر روسیه و تا نیمه اروپا و اسپانیا رفت؟
پاسخ: اسلام در طول تاریخ به مرور و طی یکهزار سال به روسیه و تا نیمه اروپا رفت، این کار توسط تمام ملت های قاره کهن، و به نسبت سهم تاریخی خود انجام گرفته است. در طول تاریخ ردپای ایرانی های مسلمان جهت تبلیغات اسلامی در کشمیر، سین کیانک، جنوب فیلیپین، و بسیاری جاهای دیگر بخوبی و مستند دیده می شود. تاریخ جنگ های رم و روم شرقی با ایران زیاد است، ادامه و پایان این جنگها تا سقوط روم شرقی بدست سلجوقیان عثمانی بوده است. در دوره ای از تاریخ که به عنوان خلفای عربی گفته اند، ولی در واقع خلفایی از تمام مردم بودند، این جنگها و کشمکش ها هم بوده، و روم شرقی چند صد سال در مقابل این جنگها و رشد جمعیت مسلمانان مقاومت نمود. تا بالاخره با دسیسه های نو بورژوازی اروپا، این حکومت فئودالی عمق تاریخ سرنگون شد. بعضی از بخش های این تاریخ، تاریک و بدون اسناد و مدرک واقعی می باشد، و بصورت داستان سرهم کرده اند، تا چیزی برای پیشبرد منافع خودشان بخورد ملتها بدهند. قبل از اینکه دشمنان تاریخی و استعمار و امپریالیسم دروغ دیگری سرهم کنند، باید جوانان با هوش ایرانی، نسبت به کشف واقعیت های تاریخی اقدام کنند. درباره دروغ حمله اعراب به اسپانیا قبلاً نوشته ام، آثار زیادی از معماری ایرانی در زمان حکومت اسلامی اسپانیا وجود دارد.
پرسش: چگونه در صدر اسلام روم از مسلمانان شکست خورد؟
پاسخ: همانگونه که در پاسخ بالا نوشتن، این ادامه جنگ های ایران و روم بود، و این داستان ها نیاز به اسناد و مدارک واقعی دارد، و نمی توان آنها را بر اساس نوشته های مشکوک تاریخ دانست.
پرسش: اگر اعراب به ایران حمله نکردند، پس اعراب جنوب خراسان چگونه به آنجا رفتند؟
پاسخ: در طول تاریخ مهاجرت و همچنین تبعید اقوام خیلی زیاد بوده، دلایل این قبیل مهاجرتها و تبعیدها که در گذشته های دور بوده چندان روشن نیست. ولی اگر ملتی پیروز می شد، نمی رفت در بیابانی دور دست و چون شکست خورده ها زندگی کند. 35 سال پیش از این روستاها دیدن کردم، و در سفرهای انوش راوید نوشته ام.
کلیک کنید: پاسخ به شبهات دروغ حمله اعراب به ایران
کلیک کنید: دروغ حمله اعراب به ایران
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
Anoosh Raavidانوش راوید