آثار تاریخی افغانستان

فهرست آثار تاریخی کشور افغانستان

   کشور افغانستان که در واقع ایران شرقی،  در جغرافیای تاریخی ایران است،  آثار تاریخی و باستانی فراوانی دارد،  که بدرستی شناسایی و معرفی نشده اند،  بخش اندکی از آنها را در این صفحه نوشته ام،  و بزودی ادامه می دهم،  تا آنجا که بتوانم شرحی نیز برای آنها خواهم افزود.

   فهرست آثار تاریخی کابل:

آرامگاه تیمورشاه

مسجد عیدگاه

بوستان‌سرای، آرامگاه امیر عبدالرحمن‌خان

باغ بابر

باغ لطیف

زیارت شیخ سعدالدین احمد انصاری

آرامگاه و مسجد حاجی صاحب پایمنار

آرامگاه میرزا عبدالقادر بیدل در محلهٔ یکه ظریف خواجه رواش

آرامگاه میرزا ظریف مامای میرزاعبدالقادر بیدل در محلهٔ یکه ظریف خواجه رواش

آرامگاه سید جمال‌الدین افغانی

مسجد چوبفروشی

آرامگاه نادرشاه شهید

آرامگاه اعلیحضرت محمد ظاهرشاه

مسجد شریف علیا

مسجد ملا محمود

مسجد گدری

مسجد سه‌دکان چنداول

دیوارهای سرکوه شیردروازه و آسمائی

بالا حصار کابل

قصر دارالامان

زیارت آستانه واقع دارالامان  (حضیرهٔ اجداد مرحوم استاد سید محمد داؤد الحسینی)

کاخ کوتی‌باغچه و برج‌های درون ارگ

قصر چهلستون

منار علم و جهل

منار عبدالوکیل خان

زیارت عاشقان و عارفان علیه رحمه

زیارت بابای خودی علیه رحمه

   آثار تاریخی استان هرات:

دژ اختیارالدین

نمازگاه‌های هرات

آرامگاه سلطان سید احمد کبیر علیه رحمه

   آثار تاریخی استان بامیان:

تندیس‌های بودا در بامیان

غار های بامیان

   آثار تاریخی استان هلمند:

طاق بست

چاه بست

آرامگاه شهزاده حسین

   آثار تاریخی استان قندهار:

چهل‌زینه قندهار

   آثار تاریخی استان غزنی:

منار های مسعود و بهرامشاه

موزه تپه سردار

آرامگاه سلطان محمود غزنوی

آرامگاه شریف خان

آرامگاه سنائی غزنوی

   آثار تاریخی استان لوگر:

آرامگاه ملک سبز علی صاحب

آرامگاه سید عبدالقادر نجات الله قلندر در هونی سیدان

   آثار تاریخی استان پکتیا:

بالاحصار گردیز

   آثار تاریخی استان ننگرهار:

ساختمان سراج العمارت

آرامگاه امیر حبیب الله خان و امیر امان الله خان

   آثار تاریخی استان لغمان:

قلعه سراج

زیارت مهتر لام بابا

   آثار تاریخی استان پروان:

استوپا های دوره بودایی توپ دره

قصر جبل السراج

   آثار تاریخی استان کاپیسا:

استوپا های چشمه معاذالله

   آثار تاریخی استان سمنگان:

تخت رستم

قصر جهان نما

بازار سرپوشیده حلم

   آثار تاریخی استان بلخ:

آرامگاه حضرت علی کرم الله وجهه در شهر مزار شریف

مسجد نه‌گنبد

خانقاه کلان دهدادی

آرامگاه امیر دوست محمد خان در صحن روضهٔ شریف

   آثار تاریخی استان کندز:

آرامگاه امام حسین کشور افغانستان

   عکس مجسمه بزرگ،  که آنرا نابود کردند،  تا بخیال خود تاریخ را نابود نمایند،  عکس شماره 4161.

پادشاهان تاریخی سخن می گویند

      عکس مجسمه 52 متری در بامیان افغانستان،  که طالبان آنرا بتوپ بست و خراب کرد،  غربیها می گفتند مجسمه بودا بوده،  ولی کاملاً مشخص می باشد که یک پادشاه است،  نه پیامبر آنهم بودا.  در میان آن غار هایی که دیده می شود،  صدها مجسمه کوچک هم بودند،  که همه را نابود کردند،  دالان های تو در توی آنها محل اقامت و غیره بوده است،  اکنون هم تعدادی خانوار در غارها زندگی می کنند.  بدروغ می گویند مردم فارسی زبان و شیعه هزاره بامیان،  از بازماندگان مغول کشور مغولستان هستند،  ولی آنها بازماندگان مغ استان ایران هستند،  که از زمان مانی و مدتها پیش از دروغ حمله مغول مغولستانی به ایران،  در آنجا زندگی می کردند،  و به آئین میترایی و سپس مغ های دینی مانوی بودند.  قسمت صورت مجسمه از ابتدا خالی بوده،  زیرا با تحقیقات مشخص گردید،  که این بخش چوبی،  و مزین به جواهرات پرتو افشان بوده است.

      در دو قرن گذشته،  مردم هزاره افغانستان بخاطر برهم زدن نظم سازمان قبیله ای دینی در این کشور،  که بدست استعمار و با ترفند های مختلف صورت پذیرفت،  صدمات فراوانی دیدند.  برهم خوردن نظم تاریخ اجتماعی این سرزمین،  جنگ های قومی متعددی در پی داشت،  که در نهایت این کشور را عقب افتاده نمود.  وقتی قرن 19 در دو حمله نظامی،  استعمار انگلستان از مردم این کشور شکست خورد،  آنها مبنای استعماری خود را بر پایه ترفند و شگرد های تاریخی،  و دروغ گفتن و نوشتن در تاریخ گذاشتند،  و توانستند براحتی مردم ساده و خوش نیت و مهربان را با یکدیگر دشمن نمایند.  امروزه با ترفند مواد مخدر و اعتیاد،  و نوعی دیگری از جنگ های قومی،  مردم این کشور را گرفتار نموده اند،  اما بدلیل ذات خوب و پاک ایرانی،  مردم این بخش از ایران آریایی،  بزودی بر این ترفندها چیره خواهند شد.

      در یک سفر نامه تاریخی آسیایی نوشته شده،  که یک مجسمه بزرگ حدود یکصد متری،  در مقابل مجسمه 52 متری فوق در زمین خوابیده بوده،  ولی اکنون اثری از آن نیست.  در ضمن یاد آوری نمایم،  یکی از منابع در آمد مردم این منطقه و تقریباً تمام کشور افغانستان،  بدست آوردن اشیا زیر خاکی و فروختن آنها بقیمت ارزان می باشد.  در این باره باید توسط روشنفکران ملی مردمی ایران بزرگ تدبیری اندیشه گردد،  که از این اشیا عکس و صورت برداری شود،  و نیز تاریخ گذاری گردند،  همچنین جهت معرفی تاریخی آنها به جهان اقدام نمایند،  تا این اشیا بقیمت ارزان از دست مردم افغانستان خارج نشود.  در این باره بینش دور اندیشانه لازم است،  نه بخل و کینه به تاریخ و مردم،  زیرا خواه ناخواه اشیا زیر خاکی از خاک افغانستان خارج خواهند شد.  بخل و کینه این قبیل دولتها نسبت به مردم،  در نهایت به کل جامعه منتقل خواهد شد،  و اگر توسط دانشوران مربوطه،  تحقیق و تحلیل و بررسی علمی نشود،  برای آینده خوشایند نخواهد بود.

   كليك كنيد:  استانهای تاریخی ایران

   كليك كنيد:  تاریخ گنج جویی در ایران

   كليك كنيد:  منطق ملی و مردمی در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://ravid.ir

تاریخ داران ایران زمین

   دلاوران تاریخ ایران

   پیش گفتار

      تاریخ ایران پر از دلاوری و وطن پرستی است،  در این صفحه بخش هایی از آنها را می نویسم،  و بمرور ادامه می دهم.  ادامه و مشروح در اینجا.

   دلاوران تنگستان

      در آغاز جنگ جهانی اول بسال ۱۹۱۴ ،  قوای روس از شمال،  و نیرو های انگلستان از جنوب،  به ایران حمله کردند،  كشتی های جنگی انگلستان در مقابل بوشهر لنگر انداختند،  و نیرو های اشغالگر بریتانیا در ۸ اوت ۱۹۱۵،  دومین هجوم خود به جنوب ایران را آغاز کردند،  شهر بوشهر را به اشغال خود در آورند.  یك روز پس از اشغال بوشهر،  چهارده نفر از ساكنین آن علیه اشغالگران اعتراض كردند،  ولی چون اهل جدال و اسلحه نبودند،  دستگیر و به هندوستان تبعید شدند.  رئیس علی خان دلواری و شیخ حسین خان چاه كوتاهی و زایر خضرخان اهرمی،  سه نفر خوانین دلیر شهرستان تنگستان از این وقایع آگاه شدند،  و تصمیم گرفتند كه علیه دشمن  وارد مبارزه شوند.
      حدود دو ماه قبل از این كه قوای انگلستان بوشهر را اشغال كنند،  ژنرال كاكس كنسول انگلستان در خلیج فارس، نامه ای به مرحوم شیخ محمد حسین برازجانی روحانی متنفذ و مجتهد معروف دشتستان نوشت،  كه جواب آن نامه انگیزه قیام رئیس علی دلواری آن قهرمان نامی ایران شد.  كنسول انگلستان در این نامه از شیخ محمد حسین برازجانی خواسته بود،  كه از نفوذ خود استفاده كند،  و از هر گونه آشوب و قیام علیه اشغالگران جلوگیری نماید.  در این نامه تأكید شده بود،  كه از دشمنی با دولت انگلستان هیچ سودی عاید ملت ایران نخواهد شد،  و اگر ایرانیان وارد جنگ شوند،  انگلستان یك سوم خاك ایران را به تصرف خود در خواهد آورد.
      شیخ در پاسخ به این نامه،  تمام مصیبت ها را از طرف دولت انگلستان برشمرده،  و اعلام كرد چنانچه عملیات انتقام جویانه وطن پرستان،  علیه اشغالگران ایران صورت پذیرد،  مسؤولیت آن بر عهده انگلیسی ها خواهد بود.  رئیس علی،  در نامه های متعدد به شیخ محمدحسین برازجانی برای جهاد و قیام علیه قوای انگلستان كسب تكلیف می كند،  سرانجام با فشار وطن پرستان،  مرحوم شیخ صورتی از حكم جهادی كه مراجع شیعه از نجف اشرف ارسال داشته بودند،  به ضمیمه حكم خود مبنی بر وجوب جهاد با كفار انگلیسی و جلوگیری از رخنه آن ها به بنادر جنوب و دشتستان و تنگستان،  و لزوم همكاری خوانین این مناطق و بسیج مردم مسلمان برای رفتن به میدان جنگ صادر می كند،  و برای همه خوانین می فرستد.

     رئيس علي در تاریخ معروف به رئیس علی دلواری،  فرزند زاير محمد (كدخداي دلوار) از طايفه‏ نيامتي، از چهره ‏هاي سرشناس تنگستان در روزگار خويش بود.  تاريخ تولد او را بين سال 1299 تا 1303 ق*  دانسته ‏اند.  با توجه به شهادت او در 1333 قمري،  سن وي در هنگام وفاتش بين 30 تا 34 سال بود.  رئيس علي دلواري، در برابر استبداد داخلي و استعمار خارجي آن قدر مقابله و مبارزه نمود،  تا در اين راه سال 1333 قمری برابر 1294 خورشیدی،  به درجه‏ شهادت نايل آمد.  مدفن وي در حرم اميرالمؤمنين(ع) در نجف اشرف قرار دارد.  او در زمان انقلاب مشروطیت جوانی 24 ساله،  بلند همت، شجاع، در صدق و وفا بی مانند،  و در میهن دوستی كم نظیر بود.  اگر چه سواد و معلومات كافی نداشت،  اما پاكی سرشت و صفات حمیده او طوری بود،  كه زبانزد خاص و عام بود. 
      رئیس علی دلواری كه نیرو های دلیر و شجاع ایرانی و تنگستانی دور او بودند،  از حكم جهاد مرحوم شیخ محمد حسین برازجانی و دیگر مراجع دینی آگاهی می یابد،  آماده نبرد با امپراطوری انگلستان می شود،  و مقدمات كار را در خانه حاج سید محمد رضای كازرونی فراهم می سازد.  رئیس علی همراه دوستش خالو حسین دشتی در اوایل ماه خرداد 1294 خورشیدی،  در عمارت حاج سید محمدرضا كازرونی،  پس از مذاكراتی با وی آمادگی خود را برای دفاع از بوشهر و جلوگیری از پیشروی نیرو های انگلیسی اعلام می دارد.  رئیس علی پس از اظهار تشكر،  قرآن مجید را می طلبد و همین كه خادم قرآن می آورد،  برمی خیزد و تعظیم می كند،  و با احترام تمام آن را روی میز جلو خود می گذارد،  آن گاه رو به حاضرین كرده و می گوید:  ای كلام الله گفتار مرا شاهد باش،  من به تو سوگند یاد می كنم،  كه اگر انگلیسی ها بخواهند بوشهر را تصرف كنند،  و به خاك وطن من تجاوز نمایند،  در مقام مدافعه برآیم و تا آخرین قطره خون من بر زمین نریخته است،  دست از جنگ و ستیز با آنان نكشم،  و اگر غیر از این رفتار كنم،  در شمار منكرین و كافرین به تو باشم،  و خدا و رسول از من بیزار شوند.
      بعد از اشغال شهر بوشهر در 1294 خورشیدی،  نیرو های انگلیسی قصد تصرف ناحیه دلوار را می كنند.  دلوار محلی بود كه پیش از آن چند بار سربازان انگلیسی به آن جا تجاوز كرده،  اما طعم تلخ شكست را در این ناحیه چشیده بودند.  رئیس علی خان دلواری و شیخ حسین خان چاه كوتاهی و زایرخضر خان اهرمی،  از این وقایع آگاه و در مقام دفاع از وطن برمی آیند.  دفاع دلیران تنگلستان علیه اشغالگران آغاز می شود،  و نیرو های متجاوز انگلیسی كه قریب به پنج هزار نفر با جدید ترین تجهیزات و اسلحه بودند،  در دام چند صد تن دلیر مردان تنگستانی،  که فقط تفنگ سر پر قدیمی داشتند گرفتار می آیند،  و عده زیادی از متجاوزان انگلیسی در این حمله از بین می روند.  دفاع مردم تنگستان بر روی هم هفت سال طول می كشد،  و در این مدت دلیران تنگستانی دو هدف عمده را دنبال می كنند:
  ۱ ــ  پاسداری از بوشهر و دشستان و تنگستان به عنوان منطقه سكونت خود.
  ۲ ــ  جلوگیری از حركت قوای بیگانه به درون مرز های ایران و دفاع از استقلال وطن.
      رئیس علی دلواری كه در حقیقت روح دفاع شورانگیز مردم جنوب ایران به شمار می رفت،  و از حیث خصایص اخلاقی و نظامی بر سایرین تفوق داشت،  قبل از این كه زندگی را بدرود گوید،  بارها مرگ خود را پیش بینی كرده بود.  سرانجام در شب هجوم دشمن در ناحیه تنگك صفر هنگام شبیخون به دشمن،  از پشت سر توسط غلامحسین تنگكی،  در 1294 خورشیدی،  به فیض شهادت نایل می آید.  درباره علل قتل رئیس علی به صراحت نمی توان چیزی گفت،  چه وقایع نگاران و مورخان آن عصر به این موضوع اشاره نكرده اند.  ولی غلامحسین تنگكی قبل از به شهادت رساندن رئیس علی،  خطاب به صاحب منصب انگلیس گفته است:  من تشنه خون رئیس علی هستم،  چون جد او قاتل پسر عموی من است،   و مدت هاست كه منتظر هستم با یك گلوله او را سوراخ كنم.  همیشه تاریخ،  استعمار و امپریالیسم از این قبیل افراد،  برای پیشبرد اهدافش استفاده کرده و می کند،  و با ترفند و زرنگی این قبیل جنایات را،  رنگ دشمنی خاندانی و ایرانی می دهد.
      رئیس علی دلواری در مبارزه با استعمار چهره واقعی و ژرفای ایمان خود را نشان داد،  و به قیام خونین ضد اجنبی مردم نواحی دشتی، دشتستان و تنگستان رنگ خاصی بخشید.  روح استقلال طلبی و عشق به میهن و غیرت و حمیت وی از او شخصیتی به وجود آورده بود،  كه آوازه جانبازی و فداكاری اش در سراسر ایران طنین افكند.  وی نبرد علیه قوای مهاجم را وظیفه ملی و مذهبی خود می دانست،  و فعالیت های ضد انگلیسی او از این اعتقاد مایه می گرفت و تقویت می شد.  رئیس علی قاطعانه تصمیم گرفت خود را فدای استقلال و تمامیت ارضی وطن كند.  مقامات انگلیسی كه اغلب با تزویر و نیرنگ و پرداخت رشوه و زر و سیم بر حریف چیره می شدند،  پس از اتخاذ تصمیم قطعی درباره اشغال بوشهر و پیشروی به سوی شیراز،  به منظور تطمیع رئیس علی،  دو نفر از متابعان حیدر خان حیات داودی را به دلوار گسیل می دارند،  تا به زعم خود موافقت او را مبنی بر پیاده شدن قوای انگلیس در كرانه خلیج فارس،  و حركت به سوی شیراز جلب كنند.  نمایندگان حیدر خان ضمن ملاقات با رئیس علی متذكر می شوند،  كه چنانچه او از قیام علیه قوای اشغالگر صرف نظر كند،  مقامات انگلیسی چهل هزار پوند به او خواهند پرداخت.  رئیس علی با صراحت و شجاعت تمام می گوید:  چگونه می توانم بی طرفی اختیار كنم،  در حالی كه استقلال ایران در معرض خطر جدی قرار گرفته است؟
      پس از مراجعت نمایندگان حیدر خان،  كه تیر شان به هدف مقصود اصابت نكرده بود،  نامه تهدید آمیز از طرف مقامات انگلیسی به رئیس علی نگاشته می شود، بشرح:  چنانچه بر ضد دولت انگلستان قیام و اقدام كنید،  مبادرت به جنگ می نماییم،  در این صورت خانه هایتان ویران و نخل هایتان را قطع خواهیم كرد.  رئیس علی در پاسخ مقامات انگلیسی می نویسد:  خانه ما كوه است و انهدام و تخریب آن ها خارج از حیطه قدرت و امكان امپراطوری بریتانیای است.  بدیهی است كه در صورت اقدام آن دولت به جنگ با ما،  تا آخرین حد امكان مقاومت خواهیم كرد.

   پرسش:  آیا این ماجرای تاریخی ادامه دارد،  و نمونه های دیگر آن در جریان است و خواهد بود؟

   * روز شمار تاریخ ها را در این متن حذف کرم زیرا در منابع مختلف روز شمارها متفاوت ذکر شده بودند،  به همین جهت فقط سال ها را نوشته ام.  امید است جوانان با هوش استان بوشهر و شهرستان تنگستان،  به تحقیقات عمیقتر و وسیعتر در این مورد بپردازند،  و در اینترنت منتشر نمایند.

   جالب:  اگر و اگر!  این دلاوران برنامه های تدوین شده داشتند،  طرحها و استراتژی وسیع تر از دو نکته ذکر شده را دنبال می کردند،  چه بسا حتی جنگ اول جهانی رقم دیگری می خورد،  و تاریخ ایران هم دگر گون می شد.  همانگونه که در تاریخ مبارزان ایران نوشته ام،  مهمترین کار قبل از مبارزه یا هم زمان با مبارزه،  دانستن و داشتن اصولی است،  که برابر با قوانین منطق ایران باشد.

   عکس هنرمند دلاور ایران در تهران،  که خود را آماج گلوله مستقیم قرار داد،  مشروح در تاریخ هنر در ایران،  عکس شماره 7012.

   شهرستان های تاریخی ایران

   پیش گفتار

      در پست های مختلف وبلاگ تعریف هایی از تاریخ را نوشته ام،  که اینها در شهرستان های کوچک اتفاق افتاده اند،  بهمین جهت لازم دیدم که شرح کوتاهی از آن شهرستان هم بنویسم.  البته تمام شهرستان های ایران سابقه تاریخی مفصل و شیرین دارند،  ولی من فقط می توانم تعدادی را بنویسم،  امیدوارم جوانان باهوش هر شهر و روستا،  از تاریخ دیار و مردمان خودشان بنویسند.  ما ایرانیان کلی تاریخ گفته نشده داریم،  نوشتن و تدوین آنها،  از وظایف مهم تاریخ نویسان نوین ایران است.  ادامه و مشروح در اینجا.

   شهرستان تنگستان

      از دلاوران تنگستان نوشتم،  بهمین جهت لازم دیدم از شهرستان تنگستان،  شهرستانی با سابقه تاریخی مفصل به تحریر در نیامده هم تعریفی داشته باشم.  شهرستان تنگستان در استان بوشهر قرار دارد،  شهر بوشهر از بنادر بزرگ و مهم تاریخی ایران است،  كه در دوران هایی از تاریخ به عنوان مركز بنادر جنوب كشور شناخته می شد.  شهرستان تنگستان شامل بخش ساحلي به مركزیت دلوار،  تنگستان مياني يا شمالي بمركزیت اهرم،  تنگستان كوهستاني بمرکزیت ...  در وب های عزیزان تنگستانی دیدم:  در لهجه محلي تنگسون و منسوب به تنگستان را تنگسير مي گويند.  كلمه ‌‍‍‍تنگ به معني جاي كم عرض فاصله اندك ميان دو كوه راه كوهستاني است،  در نام هايي مثل تنگ ارم (تنگ رم)، تنگ بيد خون، تنگ پست چمه تنگ تمبتا (Tombeta) تنگ چله و تنگ حنا،  كه همه در استان بوشهر هستند.  همچنين بيش از سي نقطه در مناطق و شهر هاي مختلف ايران،  با كلمه تنگ تركيب شده ديده مي شود.  واژه ستان نيز پسوند مكان است،  و بر روي هم تنگستان به معني جاي كم عرض،  فاصله ميان دو كوه و سرزمين داراي تنگه هاي كوهستاني است.  اين منطقه را بدان جهت تنگستان گويند،  كه اولا‍ً داري كوه هاي صعب العبور در قسمت هاي شمالي است،  ثانياً اين نقطه در ميان دريا و كوه واقعه شده است.  اين رشته كوه از غرب به شرق و بموازی دريا كشيده شده اند.  فاصله بين كوه ها و دريا در نقاط مختلف كم يا زياد مي شود،  و بواسطه تنگي فضا ميان كوه و دريا اين منطقه را تنگستان گفته اند،  بديهي است كه كلمه تنگسير نيز در اصل اسم مكان مثل سردسير، گرمسير، بردسير و غيره،  اما اين واژه به صورت عام به اهل تنگستان اطلاق مي شود.

      براي پي بردن به كلمه تنگسير و تنگستان به نام ديگري توجه مي كنيم،  به نام خنسير (خنه سير) خنه سير،  نژادی و قومي است در استان بوشهر،  كه از روستاي كري (Karri) و كلات تنگستان ساحلي تا روستاي چاه پهن، هدكان ‹‹هدكو›› لاور، بريكان ‹‹بريكو›› بالنگستان ‹‹گلستان›› و دهستان كبگان پراكنده است،  در روستاي مركزي استان نيز در محله جبري سكونت دارد.  واژه خنه سير را خنده سير، سير خانه، سير خنازير،  نيز گفته اند،  كه به نظر نمي رسد اين واژه ها و معاني آن درست باشند،  و بعضي گفته اند:  چون به واسطه ظلم و ستم حاكم محلي يا بر اثر خشكسالي هاي مداوم خانه و كاشانه خود را ترك كرده و جلاي وطن نموده اند،  آنها را خنه سير،  یا خانه سير،  نام نهاده اند.  البته اين مطلب بعيد هم به نظر نمي رسيد، كلمه ‹‹خن›› و ‹‹خنه›› در فارسي و پهلوي به معني خانه، سرا، جاي باز و جاي وسیع است،  و بدون ترديد كلمه ‹‹خنه سير›› و ‹‹خنسير›› به معني جاي وسيع است،  و چنان كه مي دانيم هر اندازه كه از منطقه ساحلي و فاصله اندك بين كوه و دريا به طرف مشرق پيش برويم،  فضا وسيع تر مي شود،  تا آنجا كه ديگر كوه ديده نمي شود،  يا فقط دامنه هاي كم ارتفاع به نظر مي آيد.  اگر اين استدلال را بپذيريم مي توان گفت،  كه دو واژه تنگسير و خنسير متضادند،  اولي به معني جاي كم عرض و دومي به معني وسيع و عريض است.  در آثار سيا حان و سفر نامه نويسان،  نام اصلي تنگستان را ‹‹تنگسير›› نوشته اند،  اما بعد ها تنگستان را در معني اهل تنگستان گفته اند،  خنه سير به معني محل خانه نيز مي باشد.

      محمد ابراهيم كازروني، متخلص به نادري،  كه در زمان محمد شاه قاچار،  مامور بررسي و مطالعه بنادر و جزاير خليج فارس شده بود،  در كتاب خود نوشته:  تنگستان بلوكي است كه در جنوب صحنه دشتستان و در شمال بلوك اهرم و خورموج و در مشرق بندر بوشهر واقع است .....  وضع وقوع تنگستان چنين است كه كوهي متوسط در سمت شرق بوشهر به چهار فرسنگ بعد واقع است،  و قبله آن در جایي به قدر ربع فرسنگ و در جایی نيم فرسنگ گريو و ماهور رملستان است،  و در قبله آن نيز بعضي اماكن به تنگستان است دوازده فرسنگ مي شود.

      يكي از ديوانيان پادشاهی قاجار كه ظاهراً يك افسر مهندس بود،  از طرف محمد شاه مامور تهيه گزارش از جنوب ايران شد،  به بوشهر، دشتي، دشتستان و تنگستان سفر كرده بود.  در كتاب خود به نام سفرنامه از جنوب ايران نوشته:  مجملاً اين بلوك در وسط دريا و زنجيره كوهي كه از شمال كشيده شده است به جنوب واقع است،  و از كوه هاي مزبور الي دريا،  مسافتي ندارد و بسيار تنگ است،  و كوه هاي مزبور نيز ارتفاعي ندارند،  ليكن بسيار مكان هاي مشكل دارد،  كه صاف و راست به طور ديوار بريده شده است. .....  هوايش بغايت گرم است،  و از تسميه تنگناي آن عرصه،  پي به مسم‍ا برده مي شود،  يعني از اسم اين بلوك مي توان فهميد كه چگونه تنگ است،  كه مسمي به تنگستان شده است.  حاكم بلوك مذكور،  عاليجاه باقر خان ولد مرحوم احمد شاه خان تنگستاني از جمله طوايف پولادي است.  مردم تنگستان به شجاعت و دلاوري شهره اند.  رويداد هاي تاريخي بسيار مهم و آگاه و غم انگيز در اين منطقه وجود داشته است.  در هنگام حمله دوم دولت انگليس به بوشهر،  دلاوران تنگستاني به فرماندهي باقر خان تنگستاني،  در بوشهر جانبازي هاي بسيار كردند،  در اين جنگ نا برابر و تن به تن فرزند رشيد باقرخان يعني احمد خان تنگستاني شهيد شد،  از آن پس تا زمان شهادت رئيس علي و تاكنون تنگستان و تنگستاني به عنوان مظهر مبارزه و مقاومت در برابر نيروي بيگانه شناخته شده است.  باقر خان تنگستاني دوم فرزند علي خان با انتشار روز نامه جنوب تهران در 1289 خورشیدی،  به شدت با استبداد عصر قاجار و معاهده 1919 وثوق الدوله به مبارزه پرداخت.  توجه:  این مقاله را از چند وبلاگ برداشتم،  عزیزان که متن و مقاله ای در این باره دارند،  در صورت امکان لینک یا مقاله را لطف نموده ارسال دارند،  تا با نام خودشان در این وبلاگ پست نمایم.

   عکس انوش در باغ های شهرستان تنگستان،  1342 خورشید یا حدود نیم قرن پیش،  مشروح در تولد در تاریخ،  عکس شماره 113.

   كليك كنيد:  شورش پوست کنی

   كليك كنيد:  سرداران نامی تاریخ ایران

   كليك كنيد:  تاریخ مزدوران بیگانه در ایران

    توجه:  اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق،  مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد،  در جستجوها بنویسید:  وبلاگ انوش راوید،  یا،  فهرست مقالات انوش راوید،  سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید.  از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم،  همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع،  آزاد و باعث خوشحالی من است.

 

   حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ،  حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ،  و مقالات مهم مانند،  سنت گریزی و دانایی قرن 21،  و دروغ های تاریخ عرب،  تاریخ مغول،  تاریخ تاتار،  و گفتمان تاریخ،  و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:

جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران    http://ravid.ir