تقابل با دشمنان یا تشویش اذهان؟
پرسش: تقابل با دشمنان یا تشویش اذهان؟
امروزه یکی از مشکلات جوامع بشری پراکندگی و گستردگی علوم است، که براحتی در اختیار همگان قرار گرفته است. بسیاری از علوم که جنبه مادی و سود دهی سریع دارد، به انحصار و در اختیار کمپانی های بزرگ سرمایه داری فرا ملی قرار گرفته است، و با ساخت و تولید های کم دوام جیب مردم جهان را خالی می کنند. علومی مانند تاریخ که سود آنی برای سرمایه داری ندارد توسط مردم در ملتهای مختلف تفسیر و تعریف و تمجید و تحریر می شود، و عاملی شده است که هر کس چیزی بگوید، مانند، یکی در حق و صبر، منکر تمدن و تاریخ ایران شود، و دیگری در جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران، آغاز تمدن جهان را از ایران می داند. این اختلاف بزرگ نتیجه ای جز تشویش اذهان عمومی که توسط اینترنت و ماهواره بشدت گسترده شده است ندارد. بنا بر این می بایست در مقابل این تهاجمات متضاد که در اولین گام مال و ثروت مردم به غارت می رود، و در گام دوم دیدگاه ها را نسبت به تاریخ و جامعه خراب می کند، باید ایستادگی کرد. پرسش: آیا باید در مقابل این دو نوع تهاجم ایستادگی کرد و آیا مقابله با دشمنان ایران چنین است؟
پاسخ: پاسخ در پست بهار 89 وبلاگ جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران.
پرسش: شما به علم باستانشناسی معتقدید؟!!! (فکر نکنم).
پاسخ: فکر کردن بدون تحلیل و تعلیل غیر واقعی است و چه
بسا توهم باشد، شما وقتی می توانید فکر
کنید که تحقیق و بررسی نمایید، چندین
وبلاگ و چند صد صفحه در وبلاگ های من انوش راوید، و نیز چند هزار نظر و صد ها لینک وبلاگ جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران
در وبلاگ های فعال تاریخ و باستان شناسی گویای بسیاری در علم جغرافی ـ تاریخ می باشد، جهت یافتن روش فکر کردن به دانایی قرن 21 مرجعه نمایید.
پرسش: وقتی علم باستان
شناسی میاد میگه اسکندر و همچنین آثار یونانی در سرزمینهای مفتوحه به دست
اسکندر، میگه اسکندر بوده ما باید چیکار کنیم. باید قبول کنیم. اگه مدرک
وجود داشته باشه مجرم باید بپذیره.
پاسخ: در سرزمین هایی که می گویند اسکندر مقدونی رفته و فتح و حکومت کرده، دروغ گو ها هیچ آثار واقعی تاریخی و باستان شناسی که دلالت بر وجود تاریخی اسکندر مقدونی باشد، ارایه نمی کنند. دروغ گویان استعماری مجسمه نیم تنه ای را که روی آن هیچ نوشته ای نمی باشد اسکندر نامیده و یا تصویر صحنه ای از جنگی که در مقبره ای زیر زمینی مانند مقبره های سلسله های 26 تا 30 مصر می باشد و در رومانی کشف شده است، احمقانه نبردی از اسکندر مقدونی با داریوش هخامنشی نامیده اند. کار گزاران و چهره های استعمار بر اساس خواسته استعمار و کلیسا و کنیسا که می خواستند همه تمدن و پیروزی را در طول تاریخ از خود بدانند برای آثار منتسب به اسکندر مقدونی داستان ها نوشته و تفسیر های بی پایه و مدرک کرده اند تا باعث اغفال مردم ساده شوند، که بتوانند مقاصد شوم استعماری خود را پیش ببرند.
عکس ها در گالری عکس ایران.
پرسش: تاریخ ما هیچ... تاریخ
مصر و سلسله پادشاهان اون و فتح اون به دست اسکندر چی؟ این خلا چند ساله
اسکندر و سلوکیان پس چیه؟ کی به جای اون تو مصر حکم میرونده؟ یا هند؟... یا
تو یونان که کل مورخها هم مال اونجا هستن. خلا اسکندر چگونه پر میشه؟ نباید به
قضیه یکطرفه نگریست. ؟
پاسخ: آثار تاریخی بسیاری از آیین های تاریخی ایرانی، مهر و میترائیسم در یونان و ایتالی
و مصر باقی مانده است که دلیل برتری تمدن ایران می باشد، برای پر کردن و یافتن واقعیت در این خلاء که
باعث اصلی آن دروغ های تاریخ است، وبلاگ
جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ ایران مقدمه ای است برای رفتن به مسیر یافتن تاریخ
واقعی ایران و پر کردن زمان های تاریخی دروغ های دشمنان قاره کهن. لازم به یاد آوری است، در هند هم تاریخ نویسان نوین در راه زدودن
دروغها از تاریخ کشورشان مشغول هستند، همچنین در بقیه کشورها، برای اطلاعات بیشتر می توانند به اینترنت، و به پست بهار 89 وبلاگ جنبش برداشت دروغ ها از
تاریخ ایران مراجعه نمایید.
پرسش: در هیچ جای
تاریخ ننوشته که در دنیای باستان اشکانی ها به مصر دست یافتند، پس شهر
اسکندریه که شما میگید به دست اسکندر اشکانی بنا شده چی؟
پاسخ: ناپلئون بناپارت فرانسوی که در عشق
استعمار دوره میانه بسر می برد مصر را اشغال کرد، و بخاطر برتری تمدنی بورژوزی فرانسه به تمدن
قبیله ای مصر، و نیز داشتن اسلحه های
آتشین در ارتش فرانسه، و بستن مردم مصر به
توپ و کشتار مردم، مصر را اشغال کردد، توجه نمایید با گاز اشک آور و باتوم به جان مردم
نیافتادند با توپ کشتار کردند. البته برتری تمدنی دلیل بر برتری فرهنگی نبوده و
نیست. آبادی های حوالی صبا از ممفیس مصر
سفلا دریچه ای برای ورود نیرو های استعماری فرانسه به مصر و خاور میانه و شمال
آفریقا بود. بندر گاه شهر کوچک خمیس لنگر
گاهی برای فرانسویان بود، این بندر در
کنار شهر تاریخی قرار داشت که بدلیل داشتن معابد میترایی و مهری آنرا اسکندریه می
نامیدند، فرانسویان با تحریف های تاریخی
اسکندریه را بنا شده بدست اسکندر مقدونی گفتند،
تا تلقینی در تاریخ درست نمایند که این سرزمین ها در طول تاریخ در دست
اروپاییان قرار داشته و متمدن شده است. در این شهر هیچ سنگ نوشته و آثار تاریخی در هیچ
کجا خبری از ورود اسکندر مقدونی و ساخته شدن این شهر بدست او نیست، ولی مقدار زیادی آثار تاریخی ایرانی و آیین های
ایرانی در آنجا می باشد. یکی از ترفند های
تاریخ نویسان استعماری بر چسب زدن پادشاهی های محلی به جانشینی اسکندر و چنگیز
است، در مصر پادشاهی پطالسه را که در واقع
بر شده ورود میترائیسم به مصر بود، به عنوان جانشین یونانی گفته اند.
پرسش: چرا
باید مورخان روم و یونان چهره ی پلید از اسکندر به نمایش بگذارند. مثل
کشتن رفیق و مورخش که در برابر دعوی خدایی او اعتراض کرد. یا کشتن چندین هزار نفر
درشوش (یا بابل فکر میکنم).؟
من نمیتونم بدون هیچ سند و مدرک به جا
مونده از دنیای باستان بگم اسکندر ایرانی بوده و به اسکندری هم که شما میگید
فقط در چندجا و در کتاب های ایرانی که از قبل ساسانیان اطلاعات مخلوط و درهم ورهم
و قاطی با افسانه و ... تحویل مردم دادند تکیه کنم.
پاسخ: برای شیرین کردن افسانه ها یشان مانند فیلم های سینمایی چند داستان هم در آن می نویسند تا به خورد ساده دلان دهند، دروغ نویسان تاریخی، ملیون ها کیلومتر مربع و ده ها ملیون انسان و و قرن ها را با چند داستان دروغی غیر واقعی بدون مدرک سر هم کرده اند. کسی که می خواهد از تاریخ به درستی بداند باید ذهنیت گذشته را دور ریخته و به سوی واقعیت ها برود، در غیر اینصورت وقت خود را بابت مطالعه وبلاگ های انوش راوید هدر ندهد. آخرین اخبار از اکتشافات باستانی بازمانده آثار انبوه سربازان و پادگان های ایرانی را در نزدیکی اسکندریه نشان می دهد در اینجا.
دلیلی ندارد هر شخص همه چیز را بدانید، در قرن 21 هر کسی فقط در تخصص خودش باید بداند، و این دانستن حافظه محوری نیست همانطور که قبلاً گفتم به دانایی قرن 21 مراجعه نمایید. شما اگر در یکی از گرایشات علم جغرافی ــ تاریخ هستند و نمی خواهند چشم و گوش بسته دروغ های افسانه ای را بپذیرند، با مطالعه و پبگیری وبلاگ های انوش راوید به نتایج خوبی خواهید رسید.
پرسش: چرا در دروغ حمله اعراب نامی از عمر و عثمان و دیگران سران عرب برده نشده است، اگر دروغ است پس اینها چه هستند؟
پاسخ: در تاریخ دروغ های بسیاری نهفته است، که بررسی همه آنها مجال و تحقیق می خواهد. چون این موضوع مسئله ای اسلامی و دارای حساسیت
ویژه است، ظرافت خاصی لازم دارد. اگر تخصص کار بردی شما یکی از گرایشات علم جغرافی ـ تاریخ است، خود مستقلاً و بنا به دلایل
محکم واقعی تحقیق نمایید و برای پویایی منتشر نمایید، و اگر جهت اطلاع عمومی و یا بازگشت معنوی می خواهید
از این تاریخ بدانید، باید حوصله
نمایید. چند هزار سال تاریخ را در مدت چند
صد سال دروغ به خورد ملتها داده اند، بر
طرف نمودن و زدودن دروغ ها و رفتن به روشنایی و واقعیت زمان لازم دارد. بزودی مشروح را در وبلاگ جنبش برداشت دروغ ها
از تاریخ ایران می نویسم.
پرسش: نظرتون راجع به
((رپ فارس)) و خواننده های (اجتماعی) اون چیه؟
پاسخ: البته شاید این پرسش به موضوعات تاریخی مربوط
نباشد، اما زیر مجموعه تاریخ اجتماعی است.
جامعه شکوفا و پویا اشکال مختلفی در خود دارد،
وظیفه روشنفکران است که در تخصص خود حرکات و تحولات اجتماعی را به تحلیل
بگیرند و در باره آنها تحقیق نمایند و به نشر برسانند. با پیشرفت های ارتباطی امروزی، مردم دیدگاه های مختلف و سریع نسبت به موضوعات
پیدا می کنند، نباید از تحولات نگران شد و
یا ترسید، بلکه آنها را باید به گردونه فرهنگ یاد گیری سپرد و با دید
دمکرات به آنها نگاه کرد.
پرسش: چرا برای پاسخ
ما را به نوشته های دیگر می فرستید، و یا
می گویید به فلان روستا برو و ببین؟
پاسخ: با خواندن 5 یا ده کتاب تاریخی که تقریباً از روی هم نوشته شده اند، کسی تاریخ دان نمی شود، می بایست مطالعات فراوان و بازدید های بسیار داشته، و موی را در انبوهی از تحقیق و کاوش سفید کرد تا بتواند حرفی برای گفتن داشت. از نظر و یا نوشته افراد مشخص می شود که او چند نمره 20 گرفته و از والدین خود تشویق شده و احساس کرده که دانشمندی بزرگ و موفق است. این چند سال پول نفت هم بساط تشویق و احساس پیروزی زیادی را بوجود آورده، و کار و تلاش رفته و مدرک تحصیلی آمده.
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ انوش راوید بنام: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://www.ravid.blogfa.com