حرکت گسترده را درک نماییم
آینده شغل های چه می شود
بسیاری از عزیزان درباره کار و شغل و آینده خود نگران هستند، با وب گذر دیده ام که در جستجوی گوگل می پرسند، آینده شغلی این و یا آن کار و تخصص چه می شود، و به این وبلاگ می رسند، بنا بر این تصمیم گرفتم این بخش سازمان آینده نگری را درباره آینده کار و شغلها بنویسم. در قرن 21 دیدگاه ها برای کار متفاوت از گذشته است، در قرن قبلی و موج دوم دریافت حقوق ماهیانه ایده آل بود، و مردم از ابتدای شروع زندگی تمام تلاش خود را صرف این میکردند، که در جایی استخدام شوند و حقوقی بگیرند، و اگر حقوق بگیران یک ماه چک حقوق خود را دریافت نمی کردند، نگران و افسرده میشدند. با تغییرات ناپیوسته که در قرن سنت گریزی توضیح داده ام، بطور قطع نباید انتظار داشت که چون قرن گذشته در جایی استخدام شد، و ماهیانه ای گرفت، باید با اشکال کار و اشتغال و ایجاد درآمد در قرن 21 آشنا بود، و بتوان از تغییرات اقتصادی بهره برد و با خلاقیت و اطلاعات کار ساخت. دنیای کار به این دلیل تغییر می کند که سازمان های کار شیوه های خود را تغییر می دهند. در همین حال، سازمانها مجبور هستنند، خود را با دنیای تغییر یابنده کار انطباق دهند. تنوع ها و تخصص های بیشتر و رقابت های سریعتر ملی و جهانی می گردد، در نتیجه نوعی تفکر جدید از کار را می طلبد.
بنظر می رسد کار و سازمانها در هر دو بخش عمومی و خصوصی با دنیایی سخت تر مواجهند، دنیایی که کارآیی آنها حساستر و ظریف تر از گذشته داوری میشود، و امکان محافظت کمتری برای پناه گرفتن در مقابل مشکلات وجود دارد، ولی متقابلاً امکان برد خوب بالاتر می باشد. شرکتها در تلاش برای انطباق با دگرگونی های بسیار سریع، در جهت تغییر ساختار تشکیلات اداری موج دومی خود، با یکدیگر به مسابقه برخاسته اند. شرکت های عصر صنعت قرن گذشته معمولاً نمودار های سازمانی مشابهی داشتند، که هرمی و یکپارچه و دیوان سالار بود. در قرن 21 تکنولوژیها روز افزون است، و بازارهای سریع میچرخد، و نیاز مصرف کننده گان امروزی بشدت تغییر می کند، و سازمانها تحت فشار های گوناگون اقتصادی قرار دارند، بنابر این، هم شکلی اداری گذشته آنها، در شرف اضمحلال است. جستجو برای یافتن شکل های کاملاً جدید سازماندهی همچنان ادامه دارد. واژه های، بهینه سازی سازمان و یا بازسازی سیستم و یا مدیریت نو مهندسی را باید نام برد، که سعی دارد ساختار بنگاه را حول محور فرایندها، و نه بازارها یا تخصص های دشوار، از نو طراحی کند. یکی از مشکلات طراحی نو برای سازمان های کار و اشتغال وجود تشکیلات اداری قدیمی است، که به شیوه قرن گذشته اداره میشوند و نتوانسته اند تغییرات را درک کنند. سازمان های بالنسبه استاندارد شده، به تکنولوژی های بالا، دست می یابند و به مراکز سود آور تبدیل میگردند، و میتوانند روز افزون به ائتلاف های استراتژیک و سرمایه گذاری های مشترک و کنسرسیوم ها اقدام کنند، که بسیاری از اینها از مرز های ملی فرا تر می روند.
بسیار از کارها که در این قرن وجود دارد در قرن گذشته وجود نداشت، امروزه بسیاری از جوانان احساس می کنند جامعه حق کار و دستمزد آنها را خورده. این برای آن است که نتوانسته اند تغییرات نا پیوسته قرن 21 را بفهمند. ماهیت کار نیز دگرگون شده است، در موج دوم کارها کم تخصص بودند، و براحتی قابل تعویض و یا جایگزینی بودند. آموزش و پرورش انبوه پرور قرن گذشته افراد را به سبک کار کارخانه ها برای کار های یکنواخت و تکراری آماده می ساخت. ولی در موج سوم برعکس می باشد، و با افزایش شدید نیاز به مهارت، کار هر چه تعویض ناپذیر می شود. نیروی عضلانی اساساً قابل جایگزینی است، اگر کارگری کم مهارت استعفا کند یا اخراج شود، به سرعت می توان با هزینه ای اندک، فرد دیگری را به جای او گماشت. به عکس، با بالا رفتن سطح مهارت های تخصصی مورد نیاز اقتصاد موج سومی، یافتن شخص مناسب که مهارت های مورد نظر را داشته باشد، دشوارتر و گران تر می شود. در کارهای موج دومی، نگهبانی که از یک اداره اخراج می شد، مجبور بود برای کار مجدد با بسیاری از کارگران عضلانی بیکار رقابت کند. یا در جایی سریداری کند. اما در موج سوم مهندس کامپیوتری که سالهای عمر خود را با کامپیوتر سر کرده، نمی تواند کار دیگری جز تخصص خودش انجام دهد. یا یک دکتر الزاماً فاقد مهارت دیگری است. حتی کارگر کارخانه در قرن جدید فقط قادر است با تجهیزات فنی همان کارخانه کار کند، و جابجایی براحتی امکان ندارد. افزایش تخصص و تغییرات سریع در مهارت های مورد نیاز، از تعویض پذیری کار می کاهد. افراد باید خود را با شرایط انطباق دهند و حتی از فرصتها بهره گیرند، بهتر است با مطالعه قرن سنت گریزی مسیر خود را در ابتدای قرن 21 خوب بیابند، و تغییرات عظیمی که طی بیست سال گذشته در شیوه و بازار کار شده و سال های آینده ادامه خواهد داشت، با هوش ایرانی خود بشناسند.
با پیشرفت امور اقتصادی و دانش تولید، تحول دیگری در نسبت کار مستقیم به کار غیر مستقیم به چشم می خورد، در اصطلاح سنتی، کارگران مستقیم یا کارگران خط تولید، کسانی هستند که در داخل کارخانه واقعاً به ساختن محصول مشغولند و ارزش افزوده تولید می کنند، و کسانی که غیر مولد توصیف می شوند، نقشی غیر مستقیم در خط تولید دارند. امروزه با برخورداری از تکنولوژی نسبت کارگران خط تولید کارخانه به کارمندان و کارکنان جانبی، در داخل کارخانه، کاملاً تغییر کرده. ارزشی که نیروی کار غیر مستقیم تولید می کند، اگر از نیروی کار مستقیم بیشتر نباشد، کمتر نیست. پیچدگی روز افزون اقتصاد، انسجام پیشرفته تر و مدیریت عالمانه و تکنیکی تری را می طلبد، که نیازمند ابزار خاص است، و آن چیزی نیست جز سازمان های نوین قرن 21 ، که دانستن چگونگی آن مهم است.
محل کار شما خانه دوم نیست
کار سازمانها قرن 21 با طرح های نوین، درست و سالم عمل کردن است، دیگر مثل گذشته نیست که مشاغل یک سازمان خانه دوم شخص باشد، که نیمی از زندگی خود را در کنار خط تولید بگذراند، همچنین دیگر یکی از بازو های حکومت نیستند که مالیاتها و حق بیمه ها را جمع آوری کنند. مانند قرن گذشته و حقوقها و مستمریها از آن پرداخت شود، و یا ضمنی نوعی سیاست در آمدها را به اجرا بگذارند، و یا در نوعی سیاست های مالی و ارزی همکاری نمایند. سازمان های اشتغال سنتی قرن گذشته، عادت کرده بودند که به راحتی به مثابه نوعی ابزار اعمال سیاست های دولت عمل کنند، که این وضع نفوذ عوامل نادرست در آنها را هم در پی داشت. اما اکنون در قرن 21 مرتباً در صد کمتری از جوانان را بصورت تمام وقت استخدام می کنند، و همچنین از ابزار دولتی بودن و سودمندی شان کاسته شده است. نیرو هایی که توانایی کار با دانایی این قرن را دارند، نمی توانند در سازمان های سنتی توانایی خود را نشان دهند. اندیشه خانه دوم باز مانده از قرن گذشته نیز سد راه انجام درست وظایف این افراد و سازمانها شده است. وظایفی که در واقع تامین کالاها و خدمات مناسب برای مشتریان می باشد. اداره روند پیچده جدید، مستلزم شکل های تازه رهبری و انسجام سراسری فوق العاده سطح بالایی است، که آن نیز به نوبه خود مستلزم حجم های هر چه عظیم تری از اطلاعات است، که باید در سراسر سازمان جریان داشته باشد. در قرن 21 بیش از نیم نیروی کار و مشاغل را مهارت های مغزی تشکیل میدهند، که حرفه ها و تخصص های دانشگاهی دارند، هر روز بیشتر از گذشته افراد هوشمندی وارد بازار کار می شوند که حرفه ها را هوشمندانه انجام می دهند.
قرن 21 شروع انقلابی در تولید دانش و ثروت است، که متعاقب آن واژگونی و دگرگونی جوامع را در پی دارد. برای درک تحولات خارق العاده که از این پس رخ خواهد داد، و همچنین برای پیش بینی تحولات بمراتب شگفت انگیز تری که در پیش داریم، لازم است ویژگی های مهم اقتصاد نوین موج سومی و سیاسی این قرن را از نظر بگذرانیم. چرخش به سمت تکنولوژی های انعطاف پذیر هوشمند، تنوع و گوناگونی را اشاعه می دهد. و مصرف کننده را در انتخاب چیز های مورد نیاز شان با دامنه ای وسیع روبرو کرده است، و منوط به تبلیغات های گسترده می کند که سر نخ آن دست سیاسیون می باشد، و این سیاسیها را سرمایه ها انتخاب می کنند. بازار تولید و مصرف در انبوهی از انواع کالاها سر در گم است، کالا هایی که در نقاط تعیین شده اقتصادی و با استاندارد مشخص تولید میشوند. ولی این بازار انبوه نیز خود باید هر چه بیشتر و بیشتر به بازار های مناسب و متعادل تجزیه شود، و در آن حال نیاز مشتریان تنوع می باید. دسترسی به اطلاعات گسترده و بهتر به موسسات تجاری امکان می دهد بازار های خود را شناسایی کنند، و در خدمت تامین نیاز های خرده بازارها قرار گیرند. مغازه های اجناس تخصصی، بوتیکها، فروشگاه های بزرگ، سیستم های تلویزیونی و کامپیوتری خرید از خانه، خرید پستی و دیگر سیستمها، مجاری روز افزونی را ارائه می دهد، که از طریق آنها توزیع کننده گان می توانند اجناس خود را در بازاری هر چه انبوه زدایی شده تر به مشتریان عرضه کنند. در همین حال تبلیغات از طریق رسانه ها، بخش های هر چه کوچکتری از بازار را هدف می گیرند، با فعالیت گسترده تلویزیون های ماهواره ای که براحتی در دسترس می باشند، تجربه ای شگفت انگیز به مخاطبان انبوه، خط تایید می گذارد. در چنین سیستم هایی فروشندگان می توانند خریداران را با دقت بیشتری هدف قرار دهند. انبوه زدایی همزمان تولید و توزیع و ارتباطات، اقتصاد را نیز دچار انقلاب می کند و آن را از همگونی به سمت نا همگونی بی اندازه سوق می دهد. در چنین بازار و اقتصاد قرن 21 ما باید جایگاه خود را شناسایی کنیم، و بتوانیم با بکار گیری دانایی، خواه بصورت استراتژیک و خواه عملیاتی توانایی خود را در تغییر و ایجاد و کسب موفقیت افزایش دهیم. ایران هدف تبلیغات تولید کنندگان است و تولیدات ایران توانایی کمی در رقابت دارند، و سرمایه های جهانی که به موازات سیاست جهانی است، با برقراری اصول چرخه یادگیری دانش سازمان های خود را بالا می برند.
باید دقیق در نظر داشت، دگرگونی تاریخی که از دهه آخر قرن 20 شروع شده، بسرعت در حال پیشرفت است، ولی متاسفانه بخش اعظم تفکر اقتصادی در ایران نتوانسته آن را درک کنند و به آن برسند. شرکت هاي کوچک، اکثريت سازمان هاي اشتغال زا را در اقتصاد هاي توسعه يافته شکل مي دهند. براي مثال در سال 1994، دو سوم جمعيت در حال کار اتحاديه اروپا در موسسات کوچک يا متوسط با کمتر از 250 نفر کارمند، اشتغال داشتند. تا سال 2001، 8/99 درصد شرکت هاي اتحاديه اروپا، در طبقه شركت هاي كوچك و متوسط قرار مي گرفتند. رقم مشابه و يا اندکي کمتر را در انگليس مي بينيم. در سال 1999، 7/3 ميليون شرکت بر آورد شد و تا سال 2004، شركت هاي كوچك و متوسط بيش از 99 درصد کل شرکتها را تشکيل مي دادند، که چيزي در حدود 5/47 درصد كل كاركنان را در استخدام داشتند. در ايالات متحده، در سال 2003، 97 درصد شركتها، كمتر از 500 كارمند داشتند، و 2/87 درصد از اين افراد شاغل، کمتر از 20 سال سن داشتند. طي سال 2002 در ايالات متحده، هفتصد هزار بنگاه اقتصادي که کمتر از 500 کارمند را در استخدام خود داشتند، رسما منحل شدند. عمده مدارک و دلايل مرتبط با نرخ بالاي فنا و اضمحلال را مي توان به ناتواني آنها در عبور از موج دوم به سوم و انطباق با تغيير، فقدان کنترل در دوره رشد شرکت و محيط و زير ساختها نسبت داد .به طور خلاصه، هدف فعلي ما بررسي این است که آینده شغل ها چه می شود، و نیز موضوعات است که پيش روي سازمانها و موسسات کار آفريني کوچک در ابتدای قرن 21 قرار دارد. مسائل عقلانی که انطباق با تغيير و بويژه تاکيد و تمرکز روي مفاهيم ضمني تغيير، در شغل ها و سازمانها براي مديريت کار و کارکنان را در بر دارند. در موسسات كار آفريني كوچك، هر نوع بررسي در مورد فرهنگ سازماني مي بايست با مديريت خواست، و نظارت شخصي و مستقيم خود مالكان به انجام برسد. سازمانها ممكن است در پاسخگويي به نشانه ها و علائم مختلف بازار، محصول و نيروي كار، به طور گوناگون عمل كنند، اما از رهگذر مالكان است، كه اين نشانه ها و پاسخ ها به طور گسترده جهت دهي و تعديل مي شوند.
حرکت گسترده را درک نماییم
در قرن سنت گریزی ما با تهاجم گسترده تکنولوژی و دانش نو روبرو هستیم، در صورتیکه نتوانیم این حرکت گسترده و در ضمن سازنده را درک کنیم سرخورده میشویم. واژه ها و صحبت کردن ها درباره کار و سازمان، راه جدید را به ما نشان میدهد. مثلاً یکی از نشانه های نوع جدید سازمان هایی که در قرن 21 شکل گرفته اند، تغییر محسوس زبانی است که در صحبت کردن درباره این سازمانها به کار می گیریم. سازمانها قرن گذشته ساختار غول آسای مهندسی تلقی می شدند، که قسمت های انسانی آنها عمدتاً قابل تعویض بود. ما در باره ساختار و نظام آنها، داده ها و ستاندها، و ابزار های کنترل و اداره آنها چنان صحبت می کردیم که گویی کل آن سازمان یک کارخانه بزرگ است. امروزه زبان صحبت درباره سازمانها تغییر کرده و دیگر مهندسی نیست بلکه سیاسی است، و بیشتر از تکنولوژی نو و شبکه ها، هسته ها و ائتلافها، و نفوذ قدرت های اقتصادی و سیاسی صحبت می کنیم تا کنترل، از رهبری با دانایی قرن 21 صحبت می کنیم تا مدیریت از بالا. گویی ناگهان متوجه این واقعیت شده ایم که سازمانها از مردم هوشمند تشکیل شده اند، نه فقط دسته های یدی، یا کسانی که نقش هایی را در اداره سیستم سنتی ایفا می کنند. اگر درباره این مسئله بیاندیشیم خواهیم دید، که نا پیوستگی تکان دهنده ای خزنده بدون آنکه متوجه شویم بر همه ما عارض شده است. تفکر جدید درباره سازمانها خود را به اشکال گوناگون نشان می دهد، که میتوان اینها را سازمان شبدری، نامید، که هر سازمان بنا بر دانش و توانایی کار خودش را می کند و تما ماً در یک پیوستگی و ارتباط با هم هستند، و زنجیر وار امور و تولید را اداره میکنند. نا پیوستگی کار، سرانجام بر کاری که انجام می دهیم تاثیر خواهد گذاشت، چنانچه در یادگیری و تغییر جدی باشیم، به جدال با این نا پیوستگی ها نمی پردازیم، بلکه از آنها استفاده می کنیم. برای آنکه همه چیز منسجم و یکپارچه باشد، باید از شبکه های کامپیوتری و الکترونیکی و دیگر تکنولوژی های اطلاعاتی بهره گرفت، و به تشکیلات دولتی برای حرکت به قرن 21 و سنت گریزی فشار آورد.
در قرن سنت گریزی دیگران نباید برای ما تصمیم بگیرند، ما باید تصمیم بگیرم می خواهیم در کجای جامعه و کار و شغل باشیم، باید با هوش و تخصص خود کار مان را بسازیم. مطالعات عمیق در تحلیل ها، استراتژی و تاکتیک جهت پیشبرد کار و شغل لازم است، بدین منظور وبلاگ های انوش راوید کمک بزرگی می تواند باشد. مثلاً در مورد کشاورزی، ایران در قرن گذشته هنوز در موج اول سرگردان بود، و در سی سال پیش دو/ سوم جمعیت ایران را کشاورزان تشکیل میدادند، امروز هر چند هنوز با شیوه موج اول است ولی یک/ پنجم جمعیت ایران را کشاورز تشکیل میدهد. این تغییرات و کاهش نیروی کار کشاورزی دلیلی بر کاهش تولید نبوده، بلکه تولید هم افزایش یافته است. بخشی از این نیروی خارج شده از روستا بسمت صنایع آمده، و صنایع انبوه هم به همین شکل کاهش نیرو داشته ولی در نهایت افزایش سازمان های کوچک در قرن 21 را داشته ایم. سالی 55 هزار شرکت جدید در این چند سال اول قرن ثبت داشته ایم. درک این تغییرات ناپیوسته و حرکت به موج سوم بسیار مهم می باشد، در صورتیکه در جایی دولت توانایی هماهنگی را نداشته وظیفه ماست که بگوییم و مطرح نماییم.
حقیقت این است که جمعیت و نیروی کار ایران بشدت در حال گسترش است، ولی نیروی کار و اشتغال توده ای در حال کاهش می باشد. در واقع هر روز نیازمند ایجاد سه تا چهار هزار شغل جدید هستیم، که در شرایط فعلی نیروی کار، می باید اکثراً کار فکری باشد. با وجود دگرگونی جهانی در تولید مکانیزه و چرخش اشتغال از کار یدی به بخش خدمات و مشاغل فکری، که این می تواند برای اقتصاد هایی که هنوز در موج دوم هستند زیان بار باشد، البته در این زمان، متفکران ایرانی می توانند تجربه ای نو را برای تزریق درک تغییرات ناپیوسته به تشکیلات دولتی، بنا به ذوق و سلیقه خود بدست آورند. همچنین با استفاده از تکنولوژی جدید، ارتباطات بسیاری از کارها و خدمات زمان و مکان ندارند، و به راحتی در همه جا در دسترس می باشند. این مسئله مهمی است که دولت باید در نظر داشته باشد، وظیفه انسان قرن 21 است که این شرایط را با هر زحمتی که شده، و با ابتکار خود به ادارات تحمیل کند. هم اکنون بسیاری از کارها به پیمانکاران سپرده شده، ولی سیستم کنترل بر کار آنها هنوز موج دومی است، نه موج سومی، که متعاقباً عدم کیفیت و نظارت عمومی را دارد. و همچنین باعث گردیده کارگران امنیت شغل دائم نداشته باشند، اما مدیران هسته اصلی سازمانها با استفاده از امکانات بدست آمده، شغلشان دائمی است. تا قبل از اولین انقلاب بورژوازی خاورمیانه یعنی انقلاب مشرو طیت، هیج ایرانی قادر به تجسم اقتصاد صنعتی نبود و تنها فعالیت مولد را، کشاورزی می دانستند.
سرعت حرکت ایران از موج اول به دوم بسیار سریع بود، و همچنین از حدود ده سال پیش، چرخش از کار یدی موج دومی به کار خدماتی و فعالیت فوق نمادین موج سومی، فراگیر و پرهیجان و تعویض ناپذیر شده است. بازتاب جهانی گذار بزرگ، در این واقعیت حیرت آور متجلی گردیده که صادرات جهانی خدمات و مالکیت فکری یا فروش تکنولوژی، هم اکنون با مجموع صادرات الکترونیک و یا اتوموبیل و یا صادرات مواد غذائی برابری میکند. آینده نگران از دو دهه قبل این چرخش عظیم را پیش بینی می کردند. اما چون هشدار های اولیه با بی اعتنایی مواجه گردید، این گذار به طرز غیر ضروری سخت و پر تب و تاب شد. صنایع کهنه زنگار گرفته خیلی دیر به فکر استفاده از کامپیوتر و سیستم های اطلاعاتی الکترونیکی و تکنولوژی قرن 21 افتادند، و نیز در باز سازی خود کندی به خرج دادند، متوجه شدند در کام رقابتی فرو رفته اند که هر دم شتاب بیشتری می گیرد، و در نتیجه موج اخراج دست جمعی و ورشکستگی و تلاطمات دیگر اقتصادی آنان و جامعه را فرا گرفت. بسیاری از آنها گرفتاری های خود را ناشی از رقابت خارجی و نرخ های بالا یا پایین بهره و نظارت بیش از حد دولت و هزاران عامل دیگر دانسته اند، یقیناً برخی از این عوامل نقشی داشتند. اما اغلب شرکت های دود کشی قدرتمند، از قبیل نساجی و فولاد و اتومبیل سازی و کشت و صنعت نیشکر، که اینها مدتها اقتصاد را تحت سلطه داشتند، بخاطر تکبر و خود بینی هایشان و عدم توانایی در هماهنگ سازی با اقتصاد جهانی یا ضرر دادند و یا صدمه دیدند، که در نهایت بخش هایی از آنها به شکل سازمان های شبدری قرن 21 قرار گرفتند، و بعضی دیگر مجبور می شوند تنگ نظری و نزدیک بینی مدیریتها را کنار گذاشته و به جمع شرکت های امروزی بپیوندند. کارخانه های قدیمی موج دومی در ایران اساساً مونتاژ بودند و به نیرو هایی کم مهارت احتیاج داشتند، ولی به عکس عملیات موج سومی به مهارتهایی متنوع و دائم در حال تکامل و به روز نیازمند است، یعنی کارگران، کمتر و کمتر می توانند جای یکدیگر را بگیرند، این امر مسئله بیکاری را وارونه می کند. در واقع نیروی کار انعطاف پذیر، یا کارگران پاره وقت و موقتی ایجاد گردیده که دور هسته اصلی سازمانها را تشکیل می دهند، و رشد یابنده ترین بخش عرضه اشتغال قرن 21 را تشکیل میدهند. این رشد و اشتغال بیشتر در بخش خدمات خواهد بود و همچنین صنایع نمی توانند محصولات خود را مانند قرن 20 انبار کنند، زیرا از روز بودن خارج می شود، و همواره سعی خواهند کرد خدمات و تولیدات خود را متناسب با نیاز مشتریان و رقابت بین المللی هماهنگ کنند.
چند پرسش:
شما علاقمند هستید، کدام نوع کار داشته باشید، یدی یا فکری؟
شما چگونه نیروی کاری میتوانید باشید؟
در چنین شرایطی، آیا ما می توانیم در امواج قبلی بمانیم؟
دوست دارید فرهنگ سازمانی که در آن کار میکنید چگونه باشد؟
آیا شما تاکنون میز گرد مدیریتی از راه دور به شیوه قرن 21 داشته اید؟
شما می خواهید چه نوع سازمان پیمانکاری داشته باشید؟
آیا شما می توانید پرسش های دیگری درباره شغل و کار و آینده از خود بکنید و پاسخ دهید؟
کلیک کنید: پیدایش تحولات اجتماعی
کلیک کنید: پارتی زان یا چریک
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ انوش راوید بنام: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://www.ravid.blogfa.com