تفاوت امپریالیزم با امپریالیزم نو
تفاوت امپریالیسم با امپریالیسم نو
امپریالیسم ابتدای قرن 20 بر اساس خواسته های بورژوازی ملی چند کشور پیشرفته بوجود آمد، بعد از جنگ دوم جهانی امپریالیسم نیمه دوم قرن 20 بنا به بورژوازی فراملی شکل گرفت. از دۀ آخر قرن 20 و دۀ اول قرن 21 ، با برداشته شدن کمونیست یعنی شوروی سابق و اقمار آن، و نیز با انقلاب و انفجار اطلاعاتی و ارتباطی، سرمایه داری دیگر منحصر به افراد ویژه در کشوری خاص نبود. با بالا رفتن قیمت نفت در این بیست، سی سال بخش جدیدی از سرمایه داران در کشور های نفتی پدید آمدند، که خیلی سریع نیمی از ثروت نقدی جهان را در اختیار داشتند، و متعاقب آن در کشور های سوسیالیستی چین و جمهوری روسیه، پولدار هایی بوجود آمدند. این قشر های جدید مالی به دلایل مربوط به کشور های شان می خواستند ناشناس بمانند و در ضمن متقاضی خرید و تجارت سرمایه ای بودند و هستند.
در نتیجه وضع کلاسیک و چیدمان تاریخی سرمایه داری در دو دهه بر هم خورد، و تقاضای اعمال نفوذ در سیاست های جهانی توسط گروه های جدید بوجود آمد. مانند: یک قرن قبل که چه عرض کنم 40 ، 50 سال پیش یک گروهبان انگلیسی در جنوب خلیج فارس شیخ عوض می کرد و فرمان می راند، اما امروزه باید بالاترین مقامات کشور هایی امپریالیسم سابق آمریکا، انگلیس، فرانسه به سرزمین های جنوب خلیج فارس رفته و با کلی التماس حرفی بزند، چین هم به همین شکل می باشد. گروه سرمایه داری جدید با خرید سهام عمده شرکت های بزرگ ایالات متحده و اروپا آنها را به چین و هند و غیر منتقل کردند، و با به دست گرفتن ترفند های متعدد سیاسی و اقتصادی، امپریالیسم سابق را به زیر کشیدند. بدینوسیله شکل جدیدی از امپریالیسم بوجود آمده، که دیگر جایگاه آن فقط در کشور های سنتی استعماری نیست، بلکه بدون داشتن مرکزیت به بخش هایی از کشور های نفتی و چین و روسیه منتقل شده است، و نرم افزاری اداره می شود.
هر شیوه نوینی در تمدن بشری نیازمند نامیده شدن با واژه ای جدید است، تا تعیین واژه جدی توسط فرهنگستان های علوم سیاسی، من به این شیوه می گویم امپریالیسم نو. امید دارم که جوانان با هوش ایرانی توانایی پردازش های جدید در واژه های نوین را هر چه بیشتر بدست آورند. در قرن 20 تعریف از امپریالیسم و عملکرد آن در انحصار کمونیستها و سوسیالیست ها بود، ولی در ابتدای قرن 21 این عده هنوز بطور کامل از نوشته ها و گفته های قرن 20 استفاده می کنند، و فاقد تحلیل و تعلیل جدید می باشند. در این قرن طرح ها و فاکتور ها به سرعت سوخته می شوند، و نیاز است که سریع نسبت به بررسی های جدید و جدید تر پرداخت شود. ولی هنوز هیچ واژه تازه ای که به جای نام امپریالیسم نو بکار برم ندیده ام، همچنین تعریف واضح و روشن در کار و اشل امپریالیسم نو غیر از وبلاگ انوش راوید وجود ندارد. در صورتیکه برنامه نویس ها و تیوریسین های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی به درستی از امپریالیسم نو ندانند، و آنرا همان امپریالیسم قرن گذشته بدانند، بکلی به اشتباه و گمراهی رفته، و مشکلاتی برای جوامع خودشان بوجود می آورند.
جشنها در قرن موج نو
ایران بزرگ در مرکز فرهنگی قاره کهن قرار دارد، و همیشه تاریخ به دلایل علم جغرافی ـ تاریخ قرارگاه اصلی تمدن و فرهنگ در این قاره بود است، و از این سرزمین پاک دلیران، نو فرهنگ به تمام جهان گسترش یافته است. کشور ما سرزمینی است، که از دیر باز به دلیل داشتن شرایط جغرافیایی مناسب و هم چنین فرهنگ والای مردم آن، زندگی سالم اهمیت بسیاری داشته است. در طول تاریخ از جانب بزرگان علم و ادب به مردم برای بهتر و سالم زیستن خیلی سفارش شده است. یکی از سر فصل های این زندگی شاد و خوب، جشنها و اعیاد ملی است، که در ایران ارزش زیاد داشته، در جشنها و اعیاد ایرانی نوشته ام. امروزه نیز باید به فراخور حال زمانه برای گسترش جشن های سنتی و ملی برنامه ریزی کرد، و مهمتر از همه هماهنگی این قرنی بین آنها اقدام شود، تا بزرگی روح ملی گرایی ایرانی را بیشتر شامل شود، و از یکنواختی جشن های سنتی و ملی خارج گردید. در گذشته ها بشر قرنها در یک فرهنگ می ماند اما امروز بدلیل امکانات تکنولوژیکی، رشد فکری تصاعدی گردیده، و به نوبه خود تکامل و تغییرات ناپیوسته فرهنگی را هم بدنبال دارد. بنا بر این صرفاً نباید جشن سنتی و ملی را مانند قرن های گذشته اجرا کرد، بلکه لازم است ابتکار و خلاقیت بخرج داد تا فلسفه ای که با روح جوانان پرشور و پویای افتخار آفرین ایران هماهنگ است، ایجاد شود. برای این روزها می توان از مطالعات تاریخی و تاریخ اجتماعی و فرهنگی و نیز افرادی که توانایی قرار دادن گرایشات نو فرهنگی را دارند کمک گرفت.
دنیایی که در قرن 21 ما در آن زندگی می کنیم کاملاً با قرن های گذشته متفاوت است، باید این تفاوت را درک کرد و حرکت زمین زیر پاها را حس کرد، در این باره در قرن سنت گریزی نوشته ام و از تکرار آن خود داری می کنم. عدم توجه به این موضوع توسط عالمان جغرافی ـ تاریخ دو دلیل دارد، اول درک نکردن، ممکن است بسیاری بخوانند و چیزهایی از موج نو بدانند، اما آنرا درک نکنند، دوم ندانستن، اشخاصی هم هستند که بعلت تغییرات سریع ناپیوسته چیزی نمی دانند و نیازمند راهنمایی هستند، باید آنها را یاد داد، مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید کمک بزرگی به دو گروه افراد است. تغییرات اصولی در جشنها و مراسم ملی تنها بر عهده عده ای با عملکرد دولتی و یا غیر دولتی نیست، همان گونه که جشنها و مراسم قرنها توسط توده های مردم ایجاد و شکوفا شده اند، بنابر این می بایست توسط همه اقشار مردم نوسازی گردند. دخالت تشکیلاتی برای ایجاد نو فرهنگی، نگرش های محدود کننده را بدنبال خواهد داشت، و مطمئنن اصولی و مورد توجه مردم تلقی نمی شود. برنامه هایی را می توان دستور کار قرار داد، که در قرن های گذشته معنی و مفهومی نداشتند ولی امروزه مهم می باشند. مثلاً در روز های جشن های سنتی و ملی طی مراسمی افراد مسن هر شهر مرد و زن و هم چنین زوج هایی که سال های بیشتری در کنار هم زندگی کرده اند انتخاب گردند، که خود نمادی از زندگی سالم در ایران است. برنامه ها و کارهای مختلف و جالبی از این دست می توان انجام داد، که توده مردم در آن صاحب نظر و جشن شوند.
موضوع مطرح شده جشن ها در قرن موج نو این پست، گوشزد هایی است، که هوشیاران را نسبت به ترفند های بعدی استعمار و امپریالیست آگاه نماید. دشمنان ایران زمین همیشه سعی دارند تئوری های فسیلی را رنگ و نقش فرمولی دهند، و در فاکتور طرح نوین بخورد ملت دهند، با اندکی درایت و یاری از مردم براحتی می توان ترفند های آنها را خنثی کرد. دشمنان از قیافه های خشن و عبوس و یا رنجور بی پروا که در خیابان های ایران نمایش داده شود، احساس عبث پیروزی می کنند، تا جایی که حتی باعث شده گوگل ارت هم برای ما مکتب خانه باز کند. آیا تاکنون واژه نو فرهنگ را شنیده اید؟ آیا می توانید نو فرهنگ را تعریف نمایید؟
کلیک کنید: قرن سنت گریزی
کلیک کنید: شکوه تخت جمشید
انوش راوید Anoush Raavid
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ و حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ و مقالات مهم سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ انوش راوید بنام: جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://www.ravid.blogfa.com